چهارمین ترم است که به خودم قول میدهم معدلم خوب شود اما هربار بدتر و بدتر میشود انگار که قرار نیست هیچوقت طعم دانشجوى زرنگ بودن را بچشم. در طول ترم به سختى تلاش میکنم. کارگاه هایم را بدون غیبت و با جلسات اضافى میروم. هنوز میزى که درست میکنم تمام نشده. میترسم استادمان به کسانى که چندتاام دى اف برش زده اند که انرا هم خودشان برش نزده اند نمره ى بیشترى دهد. هربار که یاد بدبختى هایى که این ترم در کارگاه کشیده ام میافتم به خودم فحش میدهم که چرا همیشه سخت ترین کارها را انتخاب میکنم و چرا همیشه بیشتر و بیشتر از خودم انتظار دارم.
فردا اولین امتحانم هست و اگر نتیجه اش بد باشد به کلى ناامید میشوم. چرا که باید چهارتا از درس هایم را بیست بگیرم تا معدلم الف شود. البته در صورتى که دوتاى دیگر را نوزده بگیرم و دوتاى بعدى را نیافتم.
به شدت ناامیدم و این ناامیدى مرا از زندگى باز میدارد.
درباره این سایت